معنی خونی، وابسته به خون ورگها، احشایی, معنی خونی، وابسته به خون ورگها، احشایی, معنی omjd، mاfsتi fi omj mc;iا، اpaاdd, معنی اصطلاح خونی، وابسته به خون ورگها، احشایی, معادل خونی، وابسته به خون ورگها، احشایی, خونی، وابسته به خون ورگها، احشایی چی میشه؟, خونی، وابسته به خون ورگها، احشایی یعنی چی؟, خونی، وابسته به خون ورگها، احشایی synonym, خونی، وابسته به خون ورگها، احشایی definition,